• info@hipotrip.ir
  • ایران - مشهد

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

  • جمعه / ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۰۰:۳۲
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 1402020100008
  • خبرنگار : 71631
  • چاپ
گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

در بیشتر اخبار باستان‌شناسی می‌شنویم که کاوشگران با جست‌وجو در اعماق خاک، اشیاء تاریخی و در برخی موارد ویرانه‌های به‌جامانده از سالیان دور را کشف می‌کنند، اما گاهی اوقات آثار تاریخی شگفت‌آوری نه با حفاری در زمین، بلکه با ذوب شدن یخ در ارتفاعات و کوهستان‌ها پس از گذشت چندین سال، بار دیگر در معرض دید قرار می‌گیرند.

به گزارش ایسنا، گاهی اوقات در توده‌های یخی کوهستان‌های اروپا گنجینه‌ای از آثار باستانی کشف می‌شود که می‌تواند روند تغییر تمدن و فناوری در طول هزاران سال را به نمایش بگذارد. در ادامه با برخی از قابل توجه‌ترینِ این آثار تاریخی که توسط باستان‌شناسان با آب شدن یخ‌ها کشف شده‌اند آشنا می‌شوید:

صندل عصر آهن

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

کشف یک صندل ساده در گذرگاه کوهستانی واقع در مرکز نروژ نشان می‌دهد که این محوطه حدود ۱۷۰۰ سال پیش به عنوان مسیر رفت و آمد مسافران مورد استفاده قرار می‌گرفت. همچنین می‌توان نتیجه گرفت در دورانی که از این صندل استفاده می‌شد، در این مکان یخ و برف کمتری نسبت به امروزه وجود داشت. تاریخ‌گذاری رادیوکربن نشان می‌دهد که این صندل حوالی ۳۰۰ میلادی ساخته شده و طراحی آن شبیه صندل‌های رومی آن دوران است.

شمشیر وایکینگ

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

این شمشیر آهنین توسط شکارچیان در دامنه یک کوهستان واقع در نروژ کشف شد. هیچ اثری از وجود گور در نزدیکی این شمشیر وجود ندارد و دلیلی هم ندارد که چنین شمشمیری در این مکان قرار داده شود. در نتیجه باستان‌شناسان معتقدند که صاحب شمشیر آن را گم کرده است.

دستکش عصر وایکینگ

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

این دستکش که برای دست چپ درست شده است در مسیر کوهستانی واقع در مرکز نروژ کشف شد. این دستکش در عصر وایکینگ و حوالی سال ۹۰۰ میلادی از چند تکه بافت درست شده است.

تیر اسباب‌بازی

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

این تیر چوبی اسباب‌بازی که ۲۶ سانتی متر طول دارد به سال ۶۰۰ میلادی بازمی‌گردد و می‌تواند اطلاعات جدیدی درباره دوران کودکی در این دوره از تاریخ را در اختیار ما بگذارد. شاید یک کودک حین تمرین این تیر را در برف گم کرده و فکر کرده بود آن را برای همیشه از دست داده است، اما این تیر اکنون و پس از گذشت ۱۴۰۰ سال همچنان سالم باقی مانده است. با این‌که این تیر یک اسباب‌بازی است، اما استفاده از آن اهمیت بسیار زیادی داشت؛ چراکه در آن زمان شکار کردن منبع اصلی تامین غذا بود و کسب مهارت در استفاده از تیر و کمان می‌توانست در مرگ و زندگی تاثیرگذار باشد.

تیرهای واقعی

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

گوزن صید اصلی شکارچیان در کوه‌های یخ‌زده نروژ بود و تیرهای تاریخی با نوک آهنین در قله کوه «Sandgrovskaret» کشف شده‌اند. باستان‌شناسان شاهد افزایش کشف آثار تاریخی متعلق به «اواخر عصر یخبندان کوچک» (دوره‌ای معادل ۵۳۶ تا ۶۶۰ میلادی) شده‌اند، که فوران آتشفشان‌ها و ابر غبار، دمای کره زمین را کاهش داده بود.

مخفیگاه شکار عصر آهن

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

باستان‌شناسان بقایای پنج تیر را در یک مخفیگاه سنگی شکار، در کوهستانی واقع در نروژ کشف کردند. این مخفیگاه‌ها برای این ساخته شده بودند که شکارچیان عصر آهن را از دید پنهان کنند. چنین مخفیگاه‌هایی اهمیت زیادی داشتند، چراکه این تیرهای بدوی فقط از فاصله ۲۰ متری کارایی داشتند و گوزن‌های شمالی معمولا موجودات بسیار خجالتی هستند.

اوتسی، مرد یخی

گنجینه‌هایی که با ذوب شدن یخ کشف شدند

یکی از مشهورترین اکتشافاتی که با ذوب شدن یخ‌های کوهستان اروپا حاصل شد، بقایای به‌جامانده از مردی به نام «اوتسی» ‌ است که ۵۳۰۰ سال پیش در گذرگاهی واقع در کوه‌های آلپ درگذشت. باستان‌شناسان در کنار این مرد، ‌ بقایای یک تبر با تیغه مسی را نیز کشف کردند.

کفش عصر برنز

این کفش ۳۰۰۰ ساله که در سال ۲۰۰۷ کشف شده است، ‌ قدیمی‌ترین کفشی است که تاکنون در نروژ کشف شده است و یکی از اکتشافات مهم در کوهستان‌های نروژ محسوب می‌شود. اندازه این کفش چرمی، ‌ امروزه معادل اندازه سایز ۳۴ یا ۳۵ در ایالات متحده است و نشان می‌دهد به یک زن و یا یک کودک تعلق داشته است. این کفش به همراه چندین تیر و بیل چوبی کشف شد.

انتهای پیام

  • سوره
  • بانی مد
  • ابرآروان
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • – ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • – نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

چرا مهاجرت برای راهنمایان گردشگری جذاب شده است؟

چرا مهاجرت برای راهنمایان گردشگری جذاب شده است؟

چرا مهاجرت برای راهنمایان گردشگری جذاب شده است؟

هم رسانی

  • فیسبوک
  • لینکداین
  • توئیتر

میثم رودکی راهنمایان گردشگری در قزوین

رکود در سفرهای داخلی و خارجی و تورهای ورودی و سیاست‌‌‌های نادرست در زمینه گردشگری باعث شده بسیاری از راهنمایان باسابقه گردشگری به فکر مهاجرت به همسایه جنوبی ایران بیفتند.

به گزارش «دنیای سفر» فعالیت به‌عنوان راهنمای گردشگری را بسیاری به عنوان شغلی مفرح می‌‌‌شناسند، این در حالی است که چالش‌‌‌‌‌‌های این شغل اگر از بسیاری مشاغل بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. تورلیدرها نماینده آژانس‌‌‌های گردشگری هستند که باید بتوانند سفر خوشی را برای توریست‌‌‌هایی که آن سفر و آژانس را انتخاب کرده‌‌‌اند، رقم بزنند، به گونه‌‌‌ای که بار دیگر ترغیب شوند سفر دیگری را با همان آژانس داشته باشند یا دیگران را به این کار ترغیب کنند.

خطر مهاجرت تورلیدرها

در این راه راهنمایان با مصائب مختلفی دست و پنجه نرم می‌کنند. این مشکلات در کنار رکود در سفرهای داخلی و خارجی و تورهای ورودی و سیاست‌‌‌های نادرست در زمینه گردشگری باعث شده بسیاری از راهنمایان باسابقه گردشگری به فکر مهاجرت به همسایه جنوبی ایران بیفتند. با خالی شدن صنعت گردشگری از راهنمایان باسابقه، حتی به فرض رونق سفر در ایران‌‌‌، این صنعت با چالشی جدی مواجه خواهد شد. به گفته میثم امامی از راهنمایان گردشگری که تورهای خروجی و ورودی زیادی را به مقصد کشورهای اروپایی برگزار کرده، یکی از این چالش‌‌‌ها به تعریف نادرست ما از تورلیدر و حوزه وظایف و مسوولیت‌‌‌هایش برمی‌‌‌گردد.

او در گفت‌‌‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» بیان می‌کند: ما در وزارت میراث بخش آموزش داریم که دوره راهنمایان ایران‌‌‌گردی و جهانگردی یا طبیعت‌‌‌گردی را برگزار می‌کند. در این دوره‌‌‌ها بیشتر اطلاعات تئوریک به شرکت‌کنندگان داده می‌شود در حالی که کار تورلیدری نیازمند تجربه و مهارت‌‌‌های زیادی است و کمتر از ۱۰‌ درصد آنچه شرکت‌کنندگان می‌‌‌آموزند به حوزه عملی بازمی‌گردد. البته برخی موسسات با توجه به نیازی که وجود دارد برخی درس‌‌‌های مهارتی را اضافه می‌کنند ولی در سرفصل‌‌‌های آموزشی این دروس وجود ندارد. به گفته امامی در ایران تفاوتی میان تورلیدر و تورگاید وجود ندارد. او اضافه می‌کند: راهنمای تور یا همان تورگاید با مسافر در ارتباط است در حالی که تورلیدر به عنوان سرپرست، باید با اقامتگاه‌‌‌، هتل‌‌‌، راننده و … هم هماهنگ باشد و این بخش‌‌‌ها را مدیریت کند.

در تورهای خارجی که به کشورهای دیگر داریم در گشت‌‌‌ها، راهنمای تور به ما می‌‌‌پیوندد و موارد مختلف را توضیح می‌دهد در حالی که در تورهای ورودی، ما هم نقش راهنمای تور و هم تورلیدر را ایفا می‌‌‌کنیم. کسانی که سفر می‌کنند قصد دارند از روتین زندگی‌‌‌شان خارج شده و اوقات فراغت‌‌‌شان را به بهترین نحو بگذرانند. آنها از طیف‌‌‌های مختلف جامعه هستند، ممکن است یکی استاد دانشگاه باشد و دیگری پزشک و … از لحاظ سن و سال نیز همین تفاوت‌‌‌ها وجود دارد که هر کدام به شیوه خاص خود از یک سفر لذت می‌‌‌برند، رسیدن به رضایت حداکثری تمام این افراد چالشی است که امامی در گفته‌‌‌هایش به آن اشاره می‌کند و می‌‌‌افزاید: رسیدن به رضایت ۱۰۰‌ درصد که نه، حتی رضایت ۸۰ درصدی کار بسیار سختی است. ما نیاز داریم خواسته‌‌‌های مسافران خود را در نظر بگیریم و بتوانیم فضای مناسبی را برای آنها فراهم کنیم. کرونا ضربه سختی به صنعت گردشگری و به تبع آن شغل راهنمایان گردشگری زد، آیا این ضربه در این حوزه ترمیم شده است؟

این راهنمای گردشگری پاسخ می‌دهد: متاسفانه گردشگری اولین صنعتی است که در برابر هر اتفاقی تاثیر می‌‌‌پذیرد. در دوره کرونا به واسطه سرایت‌‌‌پذیری ویروس، صنعت گردشگری اولین صنعتی بود که آسیب دید و تعطیل شد، در کنار آن اتفاقات سیاسی نیز به همان نسبت صنعت توریسم را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهند. با این حال از آنجا که سفر و گردشگری در طول تاریخ یکی از نیازهای انسان بوده، این مقوله به شکل دائمی تعطیلی‌بردار نیست. او در همین رابطه به ییلاق و قشلاق عشایر یا پایتخت‌‌‌های زمستانه و تابستانه شاهان هخامنشی و… اشاره می‌کند و می‌گوید: پس از ۱۱ سپتامبر گروهی از تعطیلی توریسم حرف می‌‌‌زدند با این حال شاهد بودیم پس از یک دوره‌‌‌، بار دیگر این صنعت رونق گرفت. پس از کرونا هم در ایران شاهد ورود توریست‌‌‌های خارجی به کشور بودیم هر چند ملیت گردشگران با تغییر مواجه شده است، در حال حاضر توریست‌‌‌های چینی و روسی بیشتر به ایران سفر می‌کنند. برخی معتقدند راهنمای گردشگری یک کار موقت است و می‌توان در کنار آن یک شغل اصلی داشت.

امامی با این گزاره مخالف است و می‌گوید: گروهی با چنین برداشتی این موضوع را مطرح می‌کنند که نباید به داشتن شغل راهنمای گردشگری اکتفا کرد و آن را باید به شکل تفنن دید. به نظر من اگر کسی به این شغل به شکل تفنن نگاه کند در آن موفق نخواهد شد. تورلیدری یک کار تخصصی است که باید برای آن دانش و تجربه داشت. ما در حال حاضر چند راهنمای گردشگری داریم که حتی اگر ایران پر از تور گردشگری هم شود ‌هزار نفر از آن ها مشغول به کار هستند‌‌‌، از این میان تعداد کسانی که در سطح ملی فعالیت می‌کنند و یک تور ۱۰‌ روزه برگزار می‌کنند به کمتر از ۵۰۰ نفر می‌‌‌رسد. او می‌‌‌افزاید: سفر نیاز همه انسان‌‌‌هاست و ما هم به اندازه کافی تور داریم که علاقه‌‌‌مندان این حوزه به لیدری به عنوان یک حرفه تمام‌وقت نگاه کنند، با این حال لازم است خلاقیت‌‌‌مان را بالا برده و تلاش لازم را داشته باشیم.

توان اقتصادی پایین مردم و کاهش تورهای خروجی

مهسا مطهر راهنمای گردشگری که تاکنون تورهای ورودی و خروجی زیادی برگزار کرده و در این حوزه شناخته شده است هم به «دنیای‌اقتصاد» می‌‌‌گوید: درآمد راهنمایان گردشگری در صورت داشتن کار‌‌‌، مناسب است با این حال این شغل از شرایط بیرونی تاثیر زیادی می‌‌‌پذیرد. در حال حاضر تورهای ورودی به کشورمان کاهش یافته و راهنمایانی که با زبان روسی کار می‌کنند، شرایط کارشان نسبت به دیگران بهتر است. تور خروجی در همه فصل‌‌‌ها نیست، ضمن اینکه توان اقتصادی مردم هم پایین آمده و همین امر خروج راهنمایان را از این حرفه به دنبال داشته است. او در این باره که آیا آماری در این زمینه وجود دارد، می‌‌‌گوید: آمار دقیقی در این زمینه ندارم. با این حال از شرایط گردشگری در کشور می‌توان وضعیت حرفه لیدری گردشگری را هم حدس زد.

در دوره کرونا توجیه این بود که همه کشورها شرایط مشابهی دارند ولی درحال حاضر که توریسم در سایر کشورها رونق گرفته، وضعیت برای راهنمایان ایرانی تغییر ویژه‌‌‌ای نکرده است. ما گروهی گردشگر ورودی داریم که از خدمات راهنمایان استفاده نمی‌‌‌کنند و به شکل شخصی به کشورمان می‌‌‌آیند و گروه‌‌‌هایی که به ایران می‌‌‌آیند هم محدود به برخی کشورها شده‌‌‌اند. به گفته مطهر بیمه راهنمایان گردشگری در بودجه ۱۴۰۲ حذف شد و همین موضوع وضعیت را برای شاغلان این حوزه سخت‌‌‌تر کرد. او می‌‌‌افزاید: مجموعه این شرایط باعث شده گروهی از راهنمایان باسابقه یا به فکر تغییر شغل باشند یا مهاجرت را به عنوان یک راه برگزینند. یکی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در حال جذب راهنمایان گردشگری است و شرایط خوبی را فراهم می‌کند.

پژوهش، لازمه کار تورلیدری

مهدی گوهری راهنمای گردشگری که اغلب تورهای طبیعت‌گردی برگزار می‌کند، درباره درآمدی که راهنمایان گردشگری دارند به «دنیای‌اقتصاد» می‌‌‌گوید: راهنمایان معمولا روزانه بین یک میلیون و ۲۰۰‌ هزار تومان تا یک میلیون و ۵۰۰‌ هزار تومان درآمد دارند. اما اگر بخواهند این شغل را حفظ کنند نباید شغل دیگری داشته باشند و زمان خود را به مطالعه و پژوهش و … بگذرانند تا بتوانند راهنمای خوبی برای مسافران‌‌‌شان شوند.

او سختی این شغل را در تعریف نادرست از آن می‌‌‌داند و می‌‌‌گوید: برخی معتقدند که راهنمای خوب راهنمایی است که بتواند فضای مفرحی برای گردشگران ایجاد کند. دیدن تصاویر و برخی فیلم‌‌‌ها هم این انگاره را تقویت می‌کند. برخی هم البته از برخی تصاویر این تصور را دارند که تورلیدری یک کار مفرح و شاد است. در حالی که در یک تور ما با مسافرانی با انواع و اقسام سلیقه‌‌‌ها مواجهیم که باید رضایت آنها را تامین کنیم. به گفته او در حرفه و شغل تورلیدری گرچه روابط عمومی خوب یک مولفه مثبت است اما کافی به حساب نمی‌‌‌‌‌‌آید. گوهری می‌‌‌‌‌‌افزاید: برخی گردشگران برای گرفتن آرامش پس از یک دوره سخت در زندگی‌‌‌شان به سفر می‌روند در حالی که انگیزه برخی کاملا با آنها متفاوت است و به دنبال آرامش در سفر نیستند.

راهنمای گردشگری باید بتواند وضعیت میانه‌‌‌ای را بین این دو گروه ایجاد کند و از این رو نیازمند آشنایی با علم روان‌شناسی است. علاوه بر آن مسوولیت افراد اعم از اینکه از پرواز، اتوبوس و … جا نمانند یا به لحاظ فیزیکی آسیب نبینند با راهنمای گردشگری است و همین امر استرس و فشار زیادی به آنها وارد می‌کند.

عدم شفافیت آژانس گردشگری و دردسرهای راهنمایان

علی رشیدی‌‌‌فر دیگر راهنمای گردشگری که درحوزه طبیعت‌‌‌گردی فعالیت بیشتری دارد هم به «دنیای‌اقتصاد» می‌‌‌گوید: یکی از چالش‌های تورلیدرها به محدودیت‌هایی برمی‌‌‌‌‌‌گردد که از جانب آژانس به آنها تحمیل می‌شود، آنها ناچارند به لحاظ هزینه‌‌‌ای و … مطابق برنامه‌‌‌های آژانس رفتار کنند و همین موضوع گاهی آن ها را با انتقادات گردشگران مواجه می‌کند. به گفته او فشار دیگری که به تورلیدرها برمی‌‌‌گردد به واسطه شفاف نبودن آژانس‌‌‌ها در خدمات شان است. رشیدی‌‌‌فر می‌‌‌افزاید: آژانس‌‌‌ها در تبلیغاتشان تصاویری از مناظر می‌‌‌گذارند که انتظاری را در گردشگر ایجاد می‌کند و با عدم‌انطباق تبلیغ و واقعیت این نارضایتی را به تورلیدر منتقل می‌کنند. به عنوان مثال در تبلیغات آژانس تصویری از یک دشت پر از گل به عنوان جاذبه مقصد گذاشته شده که توریست با رفتن به مقصد می‌‌‌فهمد به‌واسطه خشکسالی، در آن سال خبری از این دشت نیست و نمی‌تواند همان تصاویر را از نزدیک ببیند.

او ادامه می‌دهد: در موضوع اقامت نیز در مواردی اتفاق افتاده که بین خواسته و تصور گردشگر با آنچه به عنوان محل اقامت به او عرضه شده تفاوت‌‌‌هایی وجود دارد. از این رو لازم است آژانس گردشگری تصویری از محل اقامت را در صفحه تبلیغات خود قرار دهد. متاسفانه گردشگران تصورشان این است که راهنما برای هر کدام از این موارد مسوول است و همین امر فشار مضاعفی به تورلیدر وارد می‌کند، کما اینکه اگر راننده هم بدخلقی کرده یا رانندگی خوبی نداشته باشد‌‌‌، مسافر مقصر آن را راهنما می‌‌‌داند. به گفته رشیدی‌‌‌فر راهنمایان گردشگری نیاز دارند که روی جزئیات تور متمرکز شوند، رضایت توریست‌‌‌ها را تامین کنند و بتوانند تجربه‌‌‌ای به آن ها بدهند که متفاوت باشد. در این زمینه لازم است آن ها مطالعه داشته و در عین حال درک عمیقی از مقصد داشته باشند. همه این موضوعات راهنمایی گردشگری را به یک شغل سخت بدل می‌کند، هر چند از نگاه بیرونی به شکل تفنن دیده می‌شود.

1

فریبا:‌6 بار پرسپولیس را به عنوان مربی برده‌ام/ در دربی 100 تیم‌ها محتاط نیستند+ فیلم

فریبا:‌6 بار پرسپولیس را به عنوان مربی برده‌ام/ در دربی 100 تیم‌ها محتاط نیستند+ فیلم

مربی اسبق تیم فوتبال استقلال گفت: با توجه به وضعیت جدول مساوی در دربی 100 به درد هیچکدام از دو تیم نمی‌خورد و سپاهان سود خواهد برد.

فریبا:‌6 بار پرسپولیس را به عنوان مربی برده‌ام/ در دربی 100 تیم‌ها محتاط نیستند+ فیلم

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، دربی 100 یکشنبه برگزار می‌شود، مسابقه ای که به خاطر شرایط جدول لیگ یکی از حساس ترین مسابقات دو تیم است. با بهتاش فریبا بازیکن و مربی اسبق استقلال در مورد این مسابقه صحبت کردیم که حرف‌های او را در زیر می‌خوانید.

* در دربی 100 تیم‌ها محتاط نخواهند بود

به نظرم دربی به دلیل شرایط جدول لیگ یکی از حساس‌ترین‌هاست، هرچند این مسابقه همیشه حساسیت‌های خود را دارد و گاهی نتیجه‌اش حتی برای ماندن یا رفتن مربی‌ها در تیم‌ها هم تأثیرگذار بوده است. با توجه به وضعیت جدول مساوی در دربی 100 به درد هیچکدام از دو تیم نمی‌خورد و سپاهان سود خواهد برد. به همین دلیل احتیاطی که سال‌ها پیش در دربی مشاهده می‌کردیم در این بازی وجود نخواهد داشت، اینکه تیم‌ها ابتدا برای گل نخوردن بازی کنند و بعد به سراغ گلزنی بروند. تیم‌ها به خاطر وضعیت جدول محتاط بازی نمی‌کنند. البته در نیمه اول شاید وضعیت به گونه‌ای باشد که تیم‌ها گل نخوردند تا در نیمه دوم که نیمه مربیان است ببیند چه کای می توانند انجام بدهند.

* سپاهان یک امتیاز جلوتر است

اگر استقلال دربی را ببرد بعد از آن باید منتظر لغزش سپاهان باشد چون آنطور که گفته‌اند در صورت تساوی امتیازها، بازی‌های رودررو ملاک است و سپاهان هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را برده است. بنابراین می‌توان گفت یک امتیاز بیشتر دارد و جلوتر است. روی کاغذ سپاهان بازی‌های ساده‌تری نسبت به استقلال و پرسپولیس دارد. استقلال باید با مس رفسنجان و تراکتور تبریز بازی کند. پرسپولیس هم بازی‌های آسانی ندارد اما سپاهان با تیم‌هایی بازی دارد که در انتهای جدول هستند و برای بقا تلاش می‌کنند و احتمال دارد که زورشان به سپاهان نرسد.

* جنگ اصلی در عمق دفاع پرسپولیس است

روند تیمی هر دو تیم استقلال و پرسپولیس خوب بوده استقلال 11-12 مسابقه است که برنده می‌شود، ضمن نتیجه‌گیری خوب از نظر فنی هم خوب کار می‌کند. هرچند که جنگ در میانه زمین است اما به نظر من مهم‌ترین بخش جنگ در 40-50 متر خط جلوی استقلال قرار دارد. جایی که قائدی و محبی حضور دارند. سرعت این وینگرها می‌تواند بر دفاع‌های میانی پرسپولیس غلبه کند. دفاع‌های چپ و راست پرسپولیس یعنی اسماعیلی‌فر و امیری سرعت خوبی دارند حتی نعمتی هم سرعتش خوب است اما قائدی و محبی نسبت به مدافعان پرسپولیس سریع‌تر هستند و قطعاً ساپینتو این مسئله را به خوبی می‌داند که جنگ اصلی در عمق دفاع پرسپولیس رخ خواهد داد.

* نقطه قوت استقلال ترکیب ثابت است

هافبک‌های هر دو تیم از نظر فنی و توپ‌گیری برابر هستند. پرسپولیس هم تیم بزرگی است و انسجام درون‌ تیمی خوبی دارد. استقلال در نیم‌فصل دوم نتایج بسیار خوبی گرفته یعنی بعد از آنکه ساپینتو از فوتبال ما و بازیکنان استقلال شناختش بهتر شد. 10-12 مسابقه است که ترکیب استقلال تغییر نکرده است مگر اینکه بازیکنی مصدوم یا محروم شده باشد. اینها نشانه‌های پیشرفت در استقلال است. من اول فصل هم گفتم که باید به ساپینتو زمان داده شود تا فوتبال‌مان را بهتر بشناسد همانطور که به استراماچونی هم زمان ندادیم. استقلال در 4-5 بازی اول با استرا خوب نتیجه نگرفت. به هر حال این مربیان از قاره دیگری می‌آیند و شناخت‌شان به فوتبال ما کامل نیست.

* استقلال فوتبال روز دنیا را بازی می‌کند

استقلال فوتبال به‌روزی بازی می‌کند به خصوص در پرس و بازپس‌گیری توپ، فعال و کوشاست. اکثر تیم‌های بزرگ دنیا مثل بارسلونا و رئال به این شیوه بازی می‌کنند. فشار و پرس برای بازپس گیری توپ؛ این فوتبال روز دنیاست که جا دارد ضمن تشکر از کادر فنی از مربی بدنساز جوان تیم استقلال هم تشکر کنیم زیرا هیچ‌جا صحبت از مربی بدنساز نمی‌شود؛ مگر اینکه تیمی در دقیقه 80 وا بدهد و در آن صورت همه می‌گویند بدنساز تیم چه کرده است اما اکنون شاهدیم که استقلال 90 دقیقه پرس می‌کند.

من خودم بازیکن بودم می‌دانم 90 دقیقه پرس چقدر سخت است. در کنار کار خوب بدنساز استقلال باید به تعویض‌ها هم اشاره کرد. اینکه نفرات اصلی و ذخیره استقلال فاصله زیادی با هم ندارند. بازیکنانی مثل میرزایی، مهدی‌پور، بابایی، رمضانی‌، جلالی و … همه وقتی که وارد زمین می‌شوند خوب و فعال عمل می‌کنند.

* دو کار خوب ساپینتو در استقلال

بازیکنان استقلال فوق العاده میل به پیروزی دارند. شاید این یکی از مهم‌ترین کارهایی بوده که ساپینتو در استقلال انجام داده و این مسئله را برای بازیکنان جا انداخته است که آنها باید برای پیروزی بازی کنند. کار دوم و مهم ساپینتو بازسازی بازیکنان بوده است. آرش رضاوند و ارسلان مطهری که حتی قرار بود از استقلال برود یا قائدی و چشمی اکنون را با ابتدای فصل مقایسه کنید. این نفرات اکنون جزو بهترین نفرات تیم هستند. محمد محبی از اروپا آمده و از او توقع داریم اما اکنون می‌بینید که آرش رضاوند یک پاسور خوب است. روزبه‌ چشمی یکی از بهترین هافبک‌های توپ‌گیر است و فوق‌العاده کار می‌کند. در خط دفاع هم همه چیز خوب است و ایرادی وجود ندارد.

* تنها ایراد دربی 100

تنها ایرادی که باید از دربی صدم بگیریم این است که چرا فقط 15 هزار تماشاگر در ورزشگاه حضور دارند چرا نباید 30 هزار تماشاگر به ورزشگاه بیاید. در بازی هفته قبل ما 30 هزار تماشاگر در ورزشگاه حضور داشت پس این بازی هم می توانست 30 هزار تماشاگر وجود داشته باشد. نمی‌گویم 70 هزار تماشاگر بیایند زیرا طبقه دوم ورزشگاه اشکالاتی دارد اما می‌توانستیم این بازی را با 30 هزار تماشاگر برگزار کنیم.این نقطه تاریک دربی صدم است.

* در دربی 120 هزار نفر مصدوم بودم

من از سال 59 تا 1368 یعنی هشت سال برای استقلال بازی کردم حدود بین 14 تا 17 دربی به عنوان بازیکن در این مسابقه حضور داشتم فقط در دربی سال 62 که 120 هزار تماشاگر در ورزشگاه حضور داشت و ما با گل پرویز مظلومی برنده شدیم مصدوم شدیم و بازی نکردم. این تنها دربی بود که من به خاطر مصدومیت غایب بودم.

* گل‌های قشنگ برای استقلال زیاد زده‌ام اما فقط گلم به پرسپولیس در خاطره‌ها ماند

من گل‌های زیبا برای استقلال زیاد زده‌ام؛ گلی که به هما با ضربه قیچی زدم، ضربه کاشته به شاهین و … همگی گل‌های زیبایی بودند اما فقط گلی که به پرسپولیس زدم در یادها و خاطرهای اکثر فوتبالی‌ها مانده است. در آن مسابقه غلام فتح‌آبادی به استقلال گل زد که در دقیقه 84 یا 85 من هم بعد از یک و دو با حسن روشن دروازه پرسپولیس را باز کردم و بازی مساوی شد. این گل یکی از خاطرات خوبم است. جا دارد در مورد غلام فتح‌آبادی هم بگویم که این روزها می‌بینیم مشکلاتش زیاد است. فدراسیون و وزارت ورزش سراغی از او نمی‌گیرند اما خودش می‌گوید بازیکنانی هم که ساخته سراغی از او نمی‌گیرند. کاش به او سر بزنند.

در زمان ما پولی در فوتبال نبود ما به عشق هواداران، تیم و به عشق خودمان فوتبال بازی می‌کردیم. اکنون هم همه چیز هست. نوش جان فوتبالیست‌ها، پولی که می‌گیرند نوش جان‌شان، همه می‌دانیم که فوتبالیست چقدر باید سختی بکشد. این هنر یک فوتبالیست است. وقتی نقاش یک تابلوی یک وجبی می‌کشد و آن را به قیمت‌های کلان می‌فروشد هنرش را عرضه می‌کند. در فوتبال هم همین است مگر چند نفر می‌توانند از 40 متری گل بزنند یا هشت نفر را دربیل کنند و گل بزنند، اینها هنر فوتبالیست است پس پولی هم که می‌گیرند نوش جان‌شان اما کاش این فوتبالیست‌ها به قدیمی‌هایی که گرفتار هستند سری بزنند. غلام فتح‌آباید را فراموش نکنند همبازیانش و بازیکنانی که او ساخته به او سر بزنند و جویای احوالش باشند.

* 6 مرتبه به عنوان مربی پرسپولیس را برده‌ام

به عنوان مربی هم در دربی حضور داشته‌ام 6 مرتبه پرسپولیس را با عنوان مربی برده‌ام. چهار بار با پرویز مظلومی،یک بار با علیرضا منصوریان و یکبار هم با نصرالله عبداللهی، این عدد 4 مربوط به هم چهار برد متوالی ما و هم به حضور استقلال در آسیا اشاره می‌کند. به عنوان مربی فقط یک بار در همان دربی 3 بر 2 بازنده شدیم که سرمربی پرسپولیس دنیزلی بود و ما هم به اشتباهات خودمان باختیم.

پایان پیام/